آبْ جِلِقُونْدِه

آب افتاده، ( = آبْ لَمبو در مورد میوه) و چشمی که در آن آب جمع شده باشد و هم کشیده شده باشد.
(برگرفته از کتابِ لغات و ضرب المثل های کاشانی ؛ تألیف حسن عاطفی ؛ انتشارات مرسل)