لافْ دِ غُربِتُ گوز دَرْ بازارِ مسگرا.
لاف در غربت و گوز در بازار مسگرها. درباره فرد بی شخصیتی گویند كه در جایی كه او را نشناسند، گزافه گویی كند و لاف بیهوده زند كه من چنین و چنانم، در چنین وضعی به او می گویند: لاف در غربت و ... چون لاف در غربت باعث رسوایی او نمی شود، همچنان
كه صدای باد اخراجی از شخص به هنگام چكش كاری مسگران شنیده نمی شود و فرد را شرمنده نمی سازد.
(برگرفته از كتابِ لغات و ضرب المثل های كاشانی ؛ تألیف حسن عاطفی ؛ انتشارات مرسل)