مشاهیر و شخصیت ها

سرور اعظم باکوچی (سپیده کاشانی)

زندگی نامه سپیده کاشانی
در مردادماه سال ۱۳۱۵ «سرور اعظم باکوچی» معروف به «سپیده کاشانی» در خانواده‌ای مذهبی در شهر کاشان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در کاشان گذراند و در سن ۱۶ سالگی بعد از ازدواج به تهران آمد و وارد دنیای شعر و ادبیات ایران شد. در سال ۱۳۴۷ به همکاری با مطبوعات پرداخت و شعرهایش در صفحات ادبی مطبوعات به چاپ رسید.

تا سال ۱۳۴۹ قالب شعرهایش غزل بود، ولی در آن سال در مرگ پدر و سوگ مادرش دو شعر به سبک نیمایی سرود:

… از بام‌ پر کشید، آن‌ مرغکِ سپیدپرِ مهربانِ من‌
تا خواستم‌ طلوع‌ رُخَش‌ بنگرم‌، دریغ‌؛ ناگه‌ غروب‌ کرد
چون‌ گل‌ شکفت‌ و ریخت‌
من‌ خود به‌ گوش‌ خویش‌ شنیدم‌ که‌ ناگهان‌،
ناقوس‌ هجر، تا انتهای‌ گنبد نیلی‌ طنین‌ فکند
لرزید پشت‌ من‌،
فرمان‌ حق‌، ندای‌ حق‌ از ره‌ رسیده‌ بود…

… مادر هنوز هم‌،
آن‌ تک ستاره‌ای‌ که‌ به‌ آن‌ خیره‌ می‌شدیم‌
شب‌، بر فراز خانه‌ ما جلوه‌ می‌کند
و بر سکوت‌ و غربت‌ من‌، خیره‌ می‌شود…

حوادث سیاسی و اجتماعی جامعه در دوره قبل از انقلاب و بعد از انقلاب اسلامی تأثیر بسیاری در شعرهای سپیده کاشانی گذاشت. در سال ۱۳۵۲ کتاب «پروانه‌های شب» را منتشر کرد. در شعرهای این کتاب، فضای خفقان و تاریک دوران حکومت طاغوت به تصویر کشیده شده است.

آشنایی کاشانی با سبک شاعران پیشین، و درک راز و رمزهای شعرهای ناب فارسی، و همچنین توان‌مندی او در به تصویرکشیدن فضای اجتماعی آن روز باعث شد این مجموعه بسیار مورد توجه جامعه ادبیات ایران قرار گیرد و در طول یک سال نایاب شود.

در جواب علاقه‌مندانی که درخواست چاپ مجدد این کتاب را داشتند گفت: «من شعر دیروز خود را قبول ندارم، از چاپ این کتاب که یک سال گذشته است!»
در سال ۱۳۵۸ یک سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از او برای همکاری در رادیو دعوت شد. یک سال بعد، به‌عنوان یکی از اعضای «شورای شعر و سرود» انتخاب شد.

در آغاز جنگ تحمیلی در گفت‌وگویی که با مجله سروش انجام داد گفت: «امروز موقع آن رسیده که دیگر شعر را به‌عنوان یک سلاح تیز و برّنده جدی بگیریم… شعر امروز ما می‌تواند با مروری در آیات قرآن، انقلابی به‌وجود آوَرَد، و از این دریای یگانه، گوهرها برگیرد».

از شعرهای حماسی او در رادیو استفاده می‌شد. شعر معروف «خاک آزادگان» از جمله این شعرهاست:

به خون گر کشی خاک من، دشمن من
بجوشد گل اندر گل از گلشن من
تنم گر بسوزی، به تیرم بدوزی
جداسازی ای خصم، سر از تن من
کجا می‌توانی، ز قلبم ربایی
تو عشق میان من و میهن من
مسلمانم و آرمانم شهادت
تجلّیِ هستی ست، جان‌کندن من

در سال‌های جنگ، بارها به همراه پسرش در جبهه‌ها حضور یافت. در همان سال‌ها همسرش بعد از طی یک دوره بیماری، درگذشت و سپیده مدتی از دنیای شعر و ادب پرهیز کرد.

سال ۱۳۶۷ آغاز دوباره فعالیت‌های فرهنگی سپیده کاشانی بود. برای رادیو برنامه‌ها و شعرهایی با موضوع جنگ و رزمندگان می‌نوشت. حدود ۴۰ قطعه شعر با موضوع انقلاب و دفاع مقدس دارد که همه آنها به‌صورت سرود اجرا شده است.

سپیده به عنوان یک زن مسلمان انقلابی، قدم به میدان جهاد نهاد و نخستین آثار مقاومت، جهاد و شهادت را خلق کرد. وی در بهمن ماه سال ۱۳۷۱ بعد از تحمل رنج بیماری، و در سن ۵۶ سالگی دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. از او سه فرزند به نام‌های سعید، سودابه و علی (سیامک) به یادگار ماند.

منبع: دانش چی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *