جستجوی واژه
لیست واژهها (تعداد کل: 189)
از آبْ تُرْشی گِرِفْتَنْ .
درباره کسی می گویند که بخواهد از جاهایی که هیچ سودی عاید نمی شود ، استفاده ای ببرد.
(برگرفته از کتابِ لغات و ضرب ...
امشب پابِرْنِه می خوابم
امشب پابرهنه می خوابم .
گاهی اشخاص برای اینکه نشان دهند موضوعی برایشان بی اهمیت است و به خاطر آن غصه نمی خورند از این مثل استفاده می کنند .
انشاءالله مرد شاغال باشَ ، آردِش پشتِ تاغار باشَ
انشاءالله مرد شغال باشد ، اما همیشه آردش پشت تغار باشد .
اشاره به کاسب بودن مردان دارد . به این معنی که خدا کند مردی زشت و بد خلق باشد اما اهل کار کردن باشد و همیشه قوت و غذای ...
انشاءالله گُرگمْ به بیابو خوشِشْ باشَ ، کارِشْ به مردمْ نِباشَ !
انشاءالله گرگ هم در بیابان خوش باشد تا کاری به کار مردم نداشته باشد .
این ضرب المثل وقتی به کار می رود که شخصی بد باشد ولی به دلیل بهتر شدن وضع زندگی اش و سرگرم بودن فرصتی برای ...
اوُ عَهْدْ گُذَشْ ، حالا خِرُ با نِمَدْ داغْ می کُنَنْ
آن عهد گذشت حالا خر را با نمد داغ می کنند .
این عبارت را در این مورد گویند که دوره ی سستی گذشت و دوره ی سختگیری و قانون رسید .
(برگرفته از کتابِ لغات و ضرب المثل ...
اوُ کِه فیلْ می خِریدْ رَفْ
آن که فیل می خرید رفت .
این مثل را در مورد عده ای که مدّعی انجام دادن کاری باشند ولی کار از عهده ی آنها خارج باشد گویند ؛ آن که این کار را انجام می داد دیگری بود .
<font ...
اوِّلِ پیاله وُ دُرْدِشْ
در مورد آن گویند که کسی از آغاز کاری سر ناسازگاری نشان دهد و کار مورد نظر را درست انجام ندهد .
نظیر این ضرب المثل یزدی است که می گویند : اول بازی ، دندان گرازی .
(برگرفته ...
اَ خَرْ می پُرْسَ شَمْبِه کِیَ
از خر می پرسد شنبه کی است ؟
هنگامی گفته می شود که مطلبی را از فرد نادانی بپرسند که هیچ از آن آگاهی ندارد .
(برگرفته از کتابِ ...
اَ دَسِّه دَرْ رَفْتَن
(از دسته در رفتن):
بی تربیت شدن و رفتار نامناسب پیش گرفتن.
(برگرفته از کتابِ لغات و ضرب المثل های کاشانی ؛ تألیف حسن عاطفی ؛ انتشارات
مرسل)
اَ سَرْ را بِری کالا میدِرَ اَ پا را بِری گیوه میدِرَ .
از سر راه بروی کلاه می درد از پا راه بروی گیوه می درد .
در این مورد گفته می شود که اگر انسان در هر کاری از هر راهی وارد شود خرج و زحمتی دارد.
اَ گیدی گیدی بُز چاقْ نمی شَ
از گیدی گیدی بز چاق نمی شود .
از گفتار تنها ، کار بر نمی آید .
سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی به عمل کار برآید به سخندانی نیست .
(برگرفته از کتابِ لغات و ضرب المثل های ...
اَرْزوُ خِری اَمْبو خِری یَ .
ارزان خری انبان خری است .
یعنی کسی که چیز ارزان بخرد چیز خوب نمی خرد .
(برگرفته از کتابِ لغات و ضرب المثل ...
اَلْگ
هلو
(برگرفته از کتابِ لغات و ضرب المثل های کاشانی ؛ تألیف حسن عاطفی ؛ انتشارات مرسل)
اَنْجِه اَنْجِه
ریزه ریزه، قطعه قطعه، تکّه تکّه
(برگرفته از کتابِ لغات و ضرب المثل های کاشانی ؛ تألیف حسن عاطفی ؛ انتشارات
مرسل)
اَنْگار کردن
ترک کردن
(برگرفته
از کتابِ لغات و ضرب المثل های کاشانی ؛ تألیف حسن عاطفی ؛ انتشارات مرسل)
اُردَکْ تُخْمِشُ توُ پاشوُرْ می ذارَ توُ خَرّا پِیْشْ می گَرْدَ.
اردک تخمش را در پاشور ( پاشوی حوض ) می گذارد ، توی خرّه ها ( لجن های ته حوض ) دنبالش می گردد.
این مثل را در مورد اشخاص کم هوش و حافظه می گویند که چیزی را جایی ...
اُرُغ
آروغ
(برگرفته از کتابِ لغات و ضرب المثل های کاشانی ؛ تألیف حسن عاطفی ؛ انتشارات مرسل)
اُوْرَیْ (اُورَنگ)
اُوْرَنج؛ موریانه، اِرِضِه (= ارزه)
(برگرفته از کتابِ لغات و ضرب المثل های کاشانی ؛ تألیف حسن عاطفی ؛ انتشارات مرسل)
اِرِزِه
( = ارضه، ضبط عربی کلمه): موریانه، اُورَی (= اورنگ)- حشره ای که چوب را می
خورد و روی آن لایه ای از گِل می کشد. آرزه در زبان فارسی به معنی گِل است.
(برگرفته ...
اِرْثِ خِرْسْ می رِسَ ( رِسیدَ ) بِه کَفْتارْ
ارث خرس به کفتار می رسد یا رسیده است .
این مثل را در مقام تحقیر می گویند . موقعی که از کسی پست به کسی نظیر خودش چیزی رسیده باشد یا شخصی به دیگری چیزی داده باشد .
...